مهمترین چالشهای پیشروی
مؤسسات فرهنگی
پنج چالش مجموعههای فرهنگی-دینی از منظر دکتر محسن گلپور
مجموعههای فرهنگی-دینی همانند بسیاری از سازمانها و گروههای دیگر همواره با چالشهای فراوانی دسته و پنجه نرم میکنند. چالشهایی که منشأ برخی از آنها را میتوانیم در درون و برخی در بیرون این سازمانها مشاهده کنیم. همانگونه که در مأموریت حامی فرهنگ سرمد نیز ذکر شده، یکی از اهداف این مجموعه شناسایی چالشهای مؤسسات فرهنگی-دینی و حمایت از آنها در راستای عبور از مشکلاتشان است. به همین منظور در ادامۀ پروژۀ گفتگوهای کارشناسی، صحبتی داشتیم با دکتر محسن گلپور، مدیرعامل مجموعۀ صنعتی مکرر، در رابطه با مهمترین چالشهای مجموعههای فرهنگی. دکتر محسن گلپور که در این سالها تمرکزی قابل توجه بر موضوع مدیریت فرهنگی داشته، در این گفتگو به پنج چالش اساسی مجموعههای فرهنگی اشاره میکند:
-
عدم توجه به نیازهای گروه مخاطب
برخی مؤسسات فرهنگی-دینی بدون توجه به نیازهای اصلی جامعۀ مخاطب و شناخت آن نیازها، اقدام به انتخاب یک مأموریت در سازمان خود میکنند و در مسیر تحقق این مأموریت پس از دورهای دچار تضاد و تعارض میشوند که آیا انتخابی که انجام دادهاند انتخاب درستی است؟ آیا از اولویت لازم برخوردار است یا نه؟. به همین دلیل میتوان در مسیر فعالیت مؤسسات فرهنگی-دینی، تغییرات مداوم را مشاهده کرد. بدین معنی که این مجموعهها از یک مأموریت به مأموریت دیگر و از یک برنامه به برنامۀ دیگر حرکت میکنند. این چالش به عدم تببین نقش و مسئولیت یک مجموعه باز میگردد که این مسئله نیز معلول عدم بررسیهای همه جانبهای است که مجموعۀ یاد شده پیش از شروع فعالیتش باید انجام میداده. چرا که اغلب این مؤسسات بدون توجه به مطالعات پیشینی و ارزیابیهای اولیه و تنها بر اساس دغدغهها و مواجهات شخصی مدیران آنها تأسیس شدهاند. با توجه به آنچه بیان شد، از منظر دکتر گلپور، مؤسسات فرهنگی-دینی باید بتوانند پیش از شروع فعالیتهایشان به سولاتی از قبیل موارد زیر پاسخ گویند:
- مسئلۀ و موضوع انتخاب شده از جانب مؤسسه تا چه اندازه از پیشنیازهای لازم برای تحقق برخوردار است؟
- آن موضوع دارای چه درجۀ اهمیتی است؟
- اقدامات طراحی شده در راستای اهداف مؤسسه، تا چه اندازه میتواند در حل مشکلات مدنظر آن مجموعه اثر داشته باشد؟
- آیا حل مشکلات معین شده صرفا با انجام آن اقدامات ممکن است؟
-
تکثر فعالیت مدیران فرهنگی
به عقیدۀ دکتر گلپور، فعالان فرهنگی اغلب درگیر نقشهای متفاوت هستند و کمتر فعالی را میتوان یافت که بر یک موضوع متمرکز شده باشد. شاید اینگونه تصور شود که اگر یک فعال فرهنگی در حوزههای متفاوت کار نکند از او به عنوان فعال فرهنگی یاد نمیشود. نباید از یاد برد که درگیری همزمان با فعالیتها و موضوعات مختلف با اصل کار حرفهای و تخصصی در تضاد است؛ چرا که منجر میشود یک فعال فرهنگی هیچگاه به نقطۀ خبرگی در یک موضوع نرسد.
-
کمتوجهی به عناصر غیرمستقیم اثرگذار
در زمان فعالیت بر روی یک مسئلۀ فرهنگی، نباید صرفا بر عناصر و عوامل مستقیم اثرگذار بر آن مسئله توجه کنیم. برای مثال اگر مجموعهای مشغول فعالیت در حوزۀ آموزشی باشد، صرف توجه به کیفیت بستۀ آموزشی و توان مدرس برای اثربخش بودن کار کافی نیست. مجموعههای فرهنگی-دینی باید به عوامل پیرامونی و غیرمستقیم اثرگذار بر فعالیتشان همچون مخاطبان، فضا و مکان فعالیت و دیگر عناصر اثرگذار بر مخاطبهایشان توجه کافی داشته باشند. برای مثال در نمونۀ فعالیت آموزشی، مجموعۀ متولی باید به عناصر رفاهی مرتبط با مخاطبانش (همچون وضعیت تغذیه، شرایط خانوادگی دانشآموزش و …) نیز توجه کند.
-
عدم توجه به اثربخشی فعالیتها
یکی دیگر از چالشهای مجموعههای فرهنگی-دینی عدم وجود فرایندهایی برای ارزیابی و کنترل میزان اثربخشی فعالیتها است. بدین معنی که در چنین مؤسساتی اغلب، فعالیتهایی انجام میشود و تصور آن است که انجام شدن فعالیت همواره میتواند مساوی با اثربخشی باشد، در حالی که این تصور درست نیست. باید از خودمان بپرسیم که چه روشهایی بر سنجش اثربخشی فعالیتهایمان داریم؟ گاه میبینیم که مجموعهای چندین سال در حوزۀ تولید محتوای دینی فعالیت میکند اما همچنان مکانیزم و فرایندی برای سنجش اثربخشی تولیداتش ندارد. سوالی که میتوان در برابر چنین مجموعههایی مطرح کرد آن است که، وقتی نمیدانید فعالیتهایتان تا چه اندازه اثرگذار است و چه میزان پیامدهای مطلوب شما را در پی دارد؛ بر اساس چه مبنایی همچنان آن فعالیتها را ادامه میدهید؟ همین امر یکی از مهمترین پیامدهای منفی نبود فرایند سنجش اثربخشی در سازمان است، بدین معنی که ممکن است یک مجموعه، فعالیتی غیراثربخش را برای مدت طولانی دنبال کند.
-
ناهمخوانی وظایف و تخصصها
دیگر چالش رایج مجموعههای فرهنگی-دینی از منظر دکتر گلپور، عدم توجه به شایستگیها و تخصصهای شخصی در حوزهای که یک فعال فرهنگی دنبال میکند است. بدین معنی که در برخی مجموعهها، انتخاب افراد برای مسئولیتهای مختلف متناسب با تخصص و دانش آنان صورت نمیپذیرد. اگر مجموعههای فرهنگی بخواهند به سوی فعالیتهای اثربخش حرکت کنند باید علاوه بر ملاک دغدغه، معیارهایی همچون تخصص و تجربه نیز در انتخاب و گزینش افراد داشته باشند.
بدون دیدگاه