توانمندسازی سازمانهای خیریه
امروزه اصول حاکم بر سازمانها تغییر یافته و به تبع آن ابزار ارتقای کیفیت و بهبود کارایی مجموعهها نیز متحول شدهاست. سازمانها گسترش یافتهاند و چالشهای جدید پیشآمده نیازمند متخصصین و ابزارهای پیشرفتهتری است که فعالیتهای سازمانها را پایدار و کارآمد نگاه دارد. متفکرین حوزۀ مطالعات سازمان در این چند دهه تلاش داشتهاند تا فرایند عملکرد سازمانها، چالشهای درونی و بیرونی و ابزارهای پیشرفت این نهادهای اجتماعی را به صورت دقیقتر شناسایی کنند. بحرانهای مالی، افزایش رقابت پیرامون جذب نیروی انسانی بامهارت، توجه به مسائلی همچون فرهنگ سازمانی و پیچیدگی مخاطبان هر سازمان، آنان را به مرور واداشته تا بیش از هر زمانی به مختصات سازمان خود توجه کنند. هرچند این دست از نگرانیها برای سازمانهای صنعتی و مالی وضوح بیشتری دارد اما سازمانهای عمومی و غیردولتی نیز امروزه بینیاز از اصلاح فرایندهای سازمانی خویش، پایدار ساختن منابعشان و کارآمدسازی فعالیتهایشان نیستند.
در همین راستا، گروههای متعددی نیز برای کمک به سازمانها در جهت مقابله با چالشهای بیرونی و مدیریت مسائل درونیشان شروع به کار کردهاند. گروههایی که تلاش دارند با استفاده از ابزارهای مختلف از جمله مشاورۀ سازمانی، تدوین برنامۀ استراتژیک، ارتقای مهارتهای نیروی انسانی، سنجش اثربخشی فعالیتها و … به یک سازمان در جهت رسیدن به اهدافش کمک کنند. در ادامه تلاش بر آن است تا نگاهی داشتهباشیم به برخی از این گروهها که تجربیات موفقی در زمینۀ توانمندسازی سازمانها داشتهاند.
۱_ بنیاد کمک خیرین
یکی از اهداف این بنیاد آن است تا به خیریهها در جهت پایداری فعالیتهایشان مشاورههای مستمر بدهد. بر اساس گفتۀ سایت بنیاد کمک خیرین، آنان تاکنون به بیش از ۱۶ هزار سازمان، خدمات مالی و حمایتهای خود را ارائه کردهاند. این سازمان همچنین خدمات خود را در بخش مشاوره به خیریهها در سه بخش زیر تعریف کردهاست:
- برنامهریزی استراتژیک: بنیاد کمک خیرین به مجموعههای خیریه کمک میکند تا ایدههایشان را تبدیل به استراتژی کنند، گزینههایشان را بشناسد و پس از عملیاتی کردن، روشی برای ارزیابی آنان نیز داشتهباشند.
- متنوع کردن منابع درآمدی: تلاش بر آن است تا از طریق کشف فرصتها به افزایش درآمد خیریهها کمک شود.
- توسعۀ تیم مدیریت: در این قسمت، ساختار خیریۀ مخاطب ارزیابی و مشورتهایی پیرامون بهبود روابط درونی آنان ارائه میشود.
این سازمان همچنین خدماتش را به سه روش انجام میدهد:
- دوست منتقد: در این روش سازمان، نوعی مربی پشتیبان برای خیریه است.
- کارگاه آموزشی: برگزاری جلسات گفتوگوی کانونی، تسهیلگری و … در جهت شناسایی چالشها و فرصتهای احتمالی.
- پژوهش: انجام تحلیل در جهت دادن دیدی روشن به یک خیریه برای تصمیمگیری.
همچنین در سایت مؤسسه، نمونههایی نیز برای آشنایی کاربر با روند فعالیت مشاورهای مؤسسه معرفی شدهاست. برای مثال یکی از آنان متعلق به سازمانی است به نام «خانههای خالی» که تلاش دارد تا با فعالیتهایش امکان استفاده از خانههای خالی را برای نیازمندان فراهم کند. این مؤسسه که از سال ۱۹۹۲م شروع به کار کردهاست، اغلب منابعش را از کمکهای مالی بنیادها به دست میآوردهاست. چالش این مؤسسه از جایی شروع میشود که احساس میکند این منابع مالی پایدار نخواهد ماند.
بنیاد کمک خیرین، همکاری خود را با مؤسسۀ خانههای خالی در سال ۲۰۱۷م به مدت چهار ماه آغاز میکند. این بنیاد ابتدا چالشهای مؤسسۀ خانههای خالی را مورد بررسی قرار میدهد و تلاش میکند تا SWOT آنان را ترسیم کند. سپس در تحلیلی عمیق جریانهای مالی احتمالی، ارزیابی و به این سوال پاسخ داده میشود که مؤسسۀ مذکور چگونه میتواند خود را با آنان منطبق سازد. در ادامه، گزینههای احتمالی به تیم مدیریت ارائه و آنان دو روش را انتخاب میکنند. در گام بعدی، بنیاد کمک خیرین، با بهرهگیری از گفتوگوهای متعدد با تیم مدنظر، دست به تدوین برنامهای اجرایی برای دستیابی به گزینههای مطلوب سازمان میزند.
در سایت بنیاد یادشده، علاوه بر شرح خدمات، بخشهایی با هدف آموزش به خیریهها نیز وجود دارد که قابل توجه است. برای مثال مطلبی در این سایت با عنوان « چگونه برای خیریهتان سیاست سرمایهگذاری بنویسید» دیده میشود که منابع خوبی را در اختیار افراد پیرامون این موضوع قرار میدهد.
۲_ مشاورۀ AEA
این شرکت از سال ۱۹۹۱م تا کنون توانسته به سازمانها و فعالیتهای فرهنگی در ۳۵ کشور برای تدوین استراتژی، برنامهریزی و پژوهشهای آنان یاری رساند.
– پروژۀ GCDN
سازمان AEA در سال ۲۰۱۳م برنامهای را با عنوان «شبکۀ مناطق فرهنگی جهانی» آغاز کرد که هدف آن علاوه بر افزایش تعامل و انتقال دانش میان برنامهریزان فرهنگی، ایجاد همافزایی (اشتراک اقدامات و تجربیات موفق و گفتوگو پیرامون آنان) میان مدیران فرهنگی نیز بود. این شبکه همواره با برگزاری رویدادهایی در کشورهای مختلف تلاش میکند تا اعضای خود را دور هم جمع و امکان گفتوگو و انتقال تجارب را میان آنان، فراهم کند.
در این سالها دو مطالعۀ در شبکۀ مناطق فرهنگی جهانی صورت گرفته که بدین شرحاند:
«مدلهای حکمرانی برای مناطق فرهنگی»: در این مطالعه، از خلال بررسیهای اولیه (پیمایشی آنلاین از مدیران مناطق فرهنگی) و مرور ادبیات نشان دادهشده که چه ذینفعانی باید برای تصمیمسازیهای کارآمد در نظر گرفتهشوند و همچنین به چگونگی تحول در هزینهها و درآمدهای مناطق فرهنگی نیز توجه شدهاست. بر اساس بررسی این مطالعه، چهار شاخص در موفقیت و پایداری یک حکمرانی خوب ضروری است که عبارتند از:
الف) مدیریت ب) استراتژی ج) عملیات د) همکاری.
« تأثیر اجتماعی مناطق فرهنگی»: هدف از گزارش تأثیر اجتماعی مناطق فرهنگی آن بوده تا نشان دهد چگونه آثار اجتماعی برای حوزههای فرهنگی و ذینفعانشان ارزیابی میشود. به همین جهت علاوه بر نظرخواهی از اعضای شبکۀ مناطق فرهنگی جهانی پیرامون فعالیتهایشان، روش گزارش آنان، رویکردشان نسبت به آثار اجتماعی و ذینفعانشان و روشهایی که فعالیتهایشان را مورد ارزیابی قرار میدهند. شش نمونۀ موردی نیز مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتهاست. هدف از مطالعات موردی نیز آن بوده که بر اساس نظر این مؤسسه نمیتوان صرفا به یک مدل برای فعالیتهای مناطق فرهنگی دست پیدا کرد. لذا این نوع مطالعات به ما نشان میدهد که در هر مورد چه نوع عملکردی و چگونه انجام گرفتهاست؟ برخی از روشهای مورد استفاده برای ارزیابی آثار اجتماعی در این پژوهش عبارتند از:
- دادههای همجوار
- پیمایش، مصاحبه و گروههای کانونی
- مردمنگاری
- ارزیابی و مشاهدۀ مشارکتی
- روشهای مبتنی بر هنرها
- رسانههای جمعی
- تجزیه و تحلیل شبکه
- دادههای اجرایی سازمانی
- ارزیابی بهزیستی
- ارزیابی تصادفی
- رویکرد کیفی چند روشی
بدون دیدگاه